English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9271 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basegram U پیام از ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement U عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore U روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore U بطرف ساحل جلو ساحل
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
beaches U ساحل
beach U ساحل
bank U ساحل
brae U ساحل
sea shore U ساحل
beached U ساحل
rivage U ساحل
causey U ساحل
littoral U ساحل
landside U ساحل
coast U ساحل
ashore U به ساحل
coasts U ساحل
shore U ساحل
banks U ساحل
shores U ساحل
sandbank U ساحل شنی
coastwards U درامتداد ساحل
coastwards U بطرف ساحل
coastward U درامتداد ساحل
seacoast U ساحل دریا
sandbanks U ساحل شنی
coastward U بطرف ساحل
attack group U گروه تک به ساحل
in U نزدیک ساحل
offshore U دور از ساحل
offshore U از جانب ساحل
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
sea coast U ساحل دریا
on shore U روی ساحل
riparian U ساحل رودخانه زی
near shore U نزدیک به ساحل
river line U خط ساحل رودخانه
in- U نزدیک ساحل
land combat U نبرد در ساحل
river banks U ساحل رودخانه
river bank U ساحل رودخانه
low lander U ساحل نشین
coastwise U درطول ساحل
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
hard beach U ساحل مستحکم
seashore U ساحل دریا
shore U کرانه ساحل
shores U کرانه ساحل
backshore U ساحل جزرو مد
beach party U تیم ساحل
bank revetment U پوشش ساحل
bankside U شیب ساحل
coral reef U ساحل مرجانی
beaches U ساحل شنی
shore U ساحل دریا
seashores U ساحل دریا
backshore beach U ساحل جزرو مد
back beach U ساحل جزرو مد
inshore U به طرف ساحل
shores U ساحل دریا
onshore U واقع در ساحل
bank protection U ساحل داری
beaches U زدن به ساحل
beach U ساحل شنی
beach U زدن به ساحل
beached U ساحل شنی
beached U زدن به ساحل
coast guardsman U ساحل بان
shore duty U خدمت ساحل
stethe U ساحل رودخانه
ashore U بکنار بطرف ساحل
shoring U پیاده شدن در ساحل
seebreeze U باد از دریا به ساحل
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
insides U موج نزدیک ساحل
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
retracted U دور شدن از ساحل
hinterland U زمین پشت ساحل
hinterlands U زمین پشت ساحل
bank angle U زاویه شیب ساحل
bank line U نخ ماهیگیری وصل به ساحل
lee shore U ساحل در معرض باد
landing beach U ساحل پیاده شدن
retracts U دور شدن از ساحل
riverain U ساکن ساحل رودخانه
coast defence U سازمان پدافنداز ساحل
shelf U سراشیب ساحل دریا
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
retracting U دور شدن از ساحل
roadstead U لنگرگاه دور از ساحل
coast in point U نقطه ورود به ساحل
bar U خور پیشرفتگی اب به ساحل
bars U خور پیشرفتگی اب به ساحل
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
Ivory Coast U کشور ساحل عاج
retract U دور شدن از ساحل
inside U موج نزدیک ساحل
put out U از ساحل عازم شدن
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
beaching gear U وسایل به ساحل کشیدن ناو
surf cast U قلاب اندازی از ساحل در موج
foreshore U لبه جلوی ساحل دریا
foreshores U لبه جلوی ساحل دریا
skate boat U قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
to wash something ashore U بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something up U بکنار ساحل شستن چیزی
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
cay U ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
offshore winds U بادخشکی بادهای دور از ساحل
shore break U موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
council of entent U ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
beachhead U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
beachheads U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
shore duty U ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
straight off U مستقیما درجلو موج روبه ساحل
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
point break U موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
coast in point U نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
jolly boat U قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
dune U خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
soups U موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
soup U موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painter U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
scylla U صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
bollards U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollard U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
hard up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painters U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
tac log group U گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
mooring penant U طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
signalled U پیام
message U پیام
signaled U پیام
signal U پیام
i signal U پیام ای
mssg U پیام
messages U پیام
clear text U پیام کشف
burst pedestal U پایه پیام
encodes U کد کردن پیام
cryptogram U پیام پنهانی
diagnostic massage U پیام تشخیصی
brightness signal U پیام روشنایی
blanking signal U پیام خاموشی
bodies U متن پیام
Recent search history Forum search
1addressed recipient
1I will take a loot tonight.
1offshoring
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com